بیدیسیپلینفرهنگ مترادف و متضاد۱. بیانضباط، بینظم، قانون شکن، غیرمنضبط، نظمگریز ۲. بیادب، بیتربیت، بینزاکت، نافرهیخته ≠ منضبط
چینفرهنگ مترادف و متضاد۱. آژنگ، اخمه، چروک ۲. تا، لا ۳. تاب، شکن، شکنج، فر، کرس ۴. شیار، خط ۵. چینه، قشر، لایه
فرفرهنگ مترادف و متضاد۱. تاب، چین، شکن، کرس ۲. تازگی، طراوت، نوی ۳. دلال، غنج، کرشمه، ناز ۴. تنور، تنوره