شکایتفرهنگ مترادف و متضاد۱. بثالشکوی، تشکی، تظلم، دادخواست، دادخواهی، شکوائیه، شکوا ۲. تعرض، چغلی، شکوه، گلایه، گله، گلهمندی
تشکیفرهنگ مترادف و متضاد۱. شکایت، شکوائیه ۲. شکوه، گلایه، گله ۳. شکایت کردن، ۴. شکوه کردن، گلایه کردن
نالیدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. زاریدن، زاری کردن، ضجر، مویه کردن، موییدن، ناله کردن ۲. تضرع کردن، شکایت کردن، شکوه کردن، گلایه کردن
تظلمفرهنگ مترادف و متضاد۱. پناهجویی، دادخواهی، شکایت، شکوائیه، شکوه، فریادخواهی ۲. دادخواستن، دادخواهی کردن، شکایت کردن ۳. ستم کشیدن
تعرضفرهنگ مترادف و متضاد۱. اعتراض، پرخاش، تجاوز، تعدی، تهاجم، حمله، درازدستی، دستاندازی، شکایت، شکوه، عتاب، تخالف، هجوم ۲. روی برگردانیدن ۳. دستدرازی کردن