شوریدهفرهنگ مترادف و متضاد۱. آشفته، بیقرار، پریشان، پریشانحال، شیدا، شیفته، مجذوب، مجنون، مشوش، منقلب، واله ۲. مضطرب، مغشوش، نامرتب، نامنظم
سرگشتهفرهنگ مترادف و متضاد۱. دربهدر، آواره، سرگردان ۲. حایر، حیران، حیرتزده ۳. دودل، گیج، متحیر، هاجوواج ۴. درمانده، فرومانده، بیچاره، مستاصل ۵. شوریده، شیدا، آشفته، آسیمهدل، عاشق ۶. مضط
شیدافرهنگ مترادف و متضادبیقرار، دلباخته، دلداده، دلشده، دیوانه، سرگشته، شوریده، شیفته، عاشق، مجنون، مفتون، واله، وامق
بیقرارفرهنگ مترادف و متضاد۱. بیتاب، ناشکیب، بیصبر، بیطاقت، ناشکیبا ۲. حیران، سرگشته، سر به گریبان ۳. شیدا، شوریده ۴. ضجر، ناآرام، ناآسوده، آرامناپذیر ≠ آرام ۵. پریشان، سراسیمه ۶. متغیر،
آشفتهفرهنگ مترادف و متضاد۱. بیسامان، بینظم، پراکنده، درهم، درهمبرهم، ژولیده، متفرق، متلاطم، مختل، مغشوش، نابسامان، ناجور، نامرتب، نامنظم ۲. آتشی، پریشان، پریشانحال، پریشانخاطر، خشمگین،
پریشانفرهنگ مترادف و متضادآشفته، بیآرام، بیقرار، پراکنده، پراکندهخاطر، پریشانحال، تنگدست، درهم، دلواپس، ژولیده، سراسیمه، شوریده، متاثر، متشتت، متفرق، مختل، مشوش، مضطر، مضطرب، مغشوش، منگ،