شوخفرهنگ مترادف و متضاد۱. چرک، شوخگن، فضله، نجس، وسخ ۲. خوشگل، زیبا، ظریف ۳. بیآزرم، بیادب، بیحیا، گستاخ ۴. بذلهگو، دعاب، ظریفطبع، لایگو، لطیفهگو، مزاح، مسخره، هزال ۵. طناز، فتنهانگیز
شاخفرهنگ مترادف و متضاد۱. سرون، شخ، قرن ۲. شاخسار، شاخه، غصن ۳. شاخابه ۴. پیشانی، ناصیه ۵. پاره، قطعه
شوخیفرهنگ مترادف و متضاد۱. استهزا، بذله، جوک، خوشمزگی، دعابه، ریشخند، لاغ، لطیفه، لودگی، لودگی، متلک، مداعبت، مزاح، مسخرگی، مسخره، مطایبه، هزل ۲. بیحیایی، بیشرمی، گستاخی ۳. ظرافت، قذرا
طرفهفرهنگ مترادف و متضاد۱. بدیع، بکر، تازه، نو ۲. شاذ، شگفت، عجیب، کمنظیر، کمیاب، نادر ۳. شوخ، ظریف ۴. بازیگر، چشمبند، مشعبد ۵. حقهباز، نیرنگیاز ۶. نیک، نیکو ۷. زیبا، دلنشین، خوشآیند ۸
ذوقفرهنگ مترادف و متضاد۱. استعداد، قریحه ۲. سلیقه، مشرب ۳. حالوهوا، حال، دماغ، شور، شوق، مذاق، وجد ۴. چشایی، چشیدن
لولفرهنگ مترادف و متضاد۱. سرحال، سرخوش، سرمست، شوخچشم، ملنگ، نشئه ۲. خراب، طافح، مست ۳. قلم، لوله ۴. جنبش، حرکت، وول ۵. بیآزرم، بیحیا، بیشرم