شادفرهنگ مترادف و متضادبانشاط، بشاش، خرم، خشنود، خندان، خوش، خوشحال، خوشدل، خوشوقت، زندهدل، سردماغ، شادمان، شنگول، فارغ، مبتهج، محظوظ، مسرور، مشعوف ≠ اندوهگین، مغموم
شادیفرهنگ مترادف و متضاد۱. ابتهاج، انبساط، بهجت، خرمی، خوشحالی، سرور، شادمانی، فرح، مسرت، نزهت، نشاط ۲. جشن، طرب، عشرت، عیش ۳. بوزینه، میمون ≠ اندوه، غم
شاهدفرهنگ مترادف و متضاد۱. مثال، نمودار، نموده، نمونه ۲. غلام، محبوب، معشوق، مغبچه ۳. تماشاچی، حاضر، حی، گواه، ناظر ۴. شهید ≠ غایب
تصدیق کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. تایید کردن ≠ تکذیب کردن ۲. پذیرفتن، قبول کردن ۳. اذعان داشتن، اعتراف کردن، اقرار کردن ۴. گواهی دادن، شهادت دادن
خوش کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. شفا دادن، مداوا کردن، بهبود بخشیدن، معالجه کردن ۲. شاد کردن، شادمان کردن ۳. دلپذیر ساختن، مطبوع کردن ۴. معطر کردن، خوشبو ساختن