برازندهفرهنگ مترادف و متضاددرخور، زیبنده، سزاوار، شایان، شایسته، قابل، لایق، متناسب، ورجاوند ≠ نامتناسب، نالایق
چشمگیر، چشمگیرفرهنگ مترادف و متضاد۱. تماشایی ۲. قابل ملاحظه، شایانتوجه، زیاد، فراوان ۳. مهم، باارزش ۴. پرجلوه