50 مدخل
۱. آماردن، شماره کردن، محاسبه کردن ۲. شمارش، محاسبه
۱. محسوب ۲. واضح ۳. شمارهشده
آرامآرام، واضح
غنیمت شمردن، مغتنم دانستن
۱. چادر، سرانداز ۲. ملافه، ملحفه
جایز شمردن، جواز، حلال کردن، روایی، مباح دانستن ≠ تحریم
اجازه دادن، جایز شمردن، روا داشتن، مناسب تشخیص دادن ≠ منع کردن
برتری دادن، برتر شمردن، رجحان دادن، مزیت قائل شدن
۱. کوچک شمردن، خوار داشتن، تحقیر کردن ۲. بیاهمیت دانستن