سلیلفرهنگ مترادف و متضاد۱. شراب ناب، رحیق ≠ درد ۲. تاک، رز ۳. مغزحرام، نخاع ۴. فرزند، پسر، ابن ۵. بچه شتر
مرزفرهنگ مترادف و متضاد۱. ثغر، حد، حدود، سامان، سرحد، قلمرو، کرانه ۲. حاشیه، لبه، هامش ۳. خطه، ناحیه ۴. زمین، خاک ۵. بوزه، شراب ≠ متن ۶. بوم