شعبهفرهنگ مترادف و متضاد۱. رشته، شاخه ۲. بخش، قسمت ۳. آژانس، باجه، فرع، نمایندگی ۴. باند، دسته، فرقه، گروه
برافروختنفرهنگ مترادف و متضاد۱. روشن کردن، شعلهور ساختن، مشتعل ساختن ≠ خاموش کردن ۲. برافروخته شدن، به خشمآمدن، خشمگین شدن، غضبناک شدن ≠ آرامشدن ۳. سرخ شدن