بیدقفرهنگ مترادف و متضاد۱. پیاده شطرنج، پیاده ≠ سوار ۲. بیرق ۳. اختر، ستاره، کوکب، نجم ≠ قمر ۴. بلد، بلدچی، راهنما ≠ نابلد
مات شدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. مبهوتشدن، بهتزده شدن، متحیر شدن ۲. شهماتشدن، باختن (در بازی شطرنج) ≠ بردن ۳. تیرهشدن، تار شدن ≠ روشن شدن ۴. کدر شدن، ناشفاف شدن ≠ شفاف شدن