خجالتزدهفرهنگ مترادف و متضاد۱. خجالتآلود، شرمآلود، شرمسار، شرمنده، شرمزده، شرمگین، خجل، شرمناک، آزرمناک ≠ گستاخ، پررو ۲. منفعل، سرافکنده
سرشکستهفرهنگ مترادف و متضاد۱. خجل، شرمسار، سرافکنده، شرمسار، خفیف، شرمزده ۲. بور، دماغ سوخته، مچل ≠ سرافراز، سربلند
شرمسارفرهنگ مترادف و متضادآزرمگین، خجل، روسیاه، سرافکنده، سربزیر، شرمزده، شرمگین، شرمنده ≠ سربلند، مباهی، مفتخر
چوبکاری، چوبکاری کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. شرمنده کردن، شرمسار کردن، مورد لطف و عنایت بسیار قراردادن ۲. باچوب زدن، کتک زدن