156 مدخل
ساربان، ساروان
ابل، اشتر، جمل، ناقه
وجب، وژه
۱. زمستان ۲. گرسنه، ناهار ≠ صیف
بدگویی، دشنام، زشتیاد، سخنزشت، فحش، ناسزا، ناسزاگویی
ساروانی، شتربانی، قافلهسالاری، شترداری
ساربان، شتربان، قافلهسالار ≠ کاروانی
ساروان، شتردار، شتربان، قافلهسالار ≠ کاروانی
۱. حدیخوان، سرودخوان ۲. شتربان، شترران
اشتر، شتر