26 مدخل
۱. شبخیز ۲. سحر، سحرگاه
بیخوابی، بیداری، شبزندهداری، یقظه
تیغ، چاقو، حسام، خنجر، دشنه، زوبین، قمه، کارد، نیزه
بشارتدهنده، مبشر، مژدهرسان ≠ نذیر
رمح، شمشیر، مطرد، نیزه
تیغ، شمشیر
خنجر، شمشیر، کارد
تیغ، سیف، شمشیر، قداره
۱. تلکه کردن ۲. شمشیر زدن ۳. مجروح کردن