شایعفرهنگ مترادف و متضاد۱. رایج، ساری، متداول ۲. پراکنده، جاری، گسترده، منتشر ۳. آشکار، فاش ≠ نامتداول
برازندهفرهنگ مترادف و متضاددرخور، زیبنده، سزاوار، شایان، شایسته، قابل، لایق، متناسب، ورجاوند ≠ نامتناسب، نالایق
چشمگیر، چشمگیرفرهنگ مترادف و متضاد۱. تماشایی ۲. قابل ملاحظه، شایانتوجه، زیاد، فراوان ۳. مهم، باارزش ۴. پرجلوه