شاخفرهنگ مترادف و متضاد۱. سرون، شخ، قرن ۲. شاخسار، شاخه، غصن ۳. شاخابه ۴. پیشانی، ناصیه ۵. پاره، قطعه
شادفرهنگ مترادف و متضادبانشاط، بشاش، خرم، خشنود، خندان، خوش، خوشحال، خوشدل، خوشوقت، زندهدل، سردماغ، شادمان، شنگول، فارغ، مبتهج، محظوظ، مسرور، مشعوف ≠ اندوهگین، مغموم
خجستهفرهنگ مترادف و متضاد۱. باشگون، شگوندار ≠ بداختر، شوم، نامبارک، نحس، گجسته ۲. سعد، فرخ، فرخنده، مبارک، متبرک، مسعود، میمون، همایون ≠ نامبارک، گجسته ۳. خوش، نیک ≠ بد، نکوهیده، ۴. خوش