سروقامتفرهنگ مترادف و متضادبلندبالا، سروبالا، خوشقدوقامت، سرواندام، صهیر، رشید، خوشهیکل، سروقد، خوشاندام، بلندقد ≠ کوتاهقد، کوتوله
سلطانفرهنگ مترادف و متضاد۱. امیر، پادشاه، خدیو، خلیفه، شاه، شهریار، فرمانروا، ملک ۲. سلطه، فرمانروایی، قدرت ۳. سروان، صاحبمنصب ۴. بزرگ، سرور، سرکرده، رئیس
طاماتفرهنگ مترادف و متضاد۱. شطح، کفرگویی، کفریات ۲. پریشانگویی، سخنان ادعاآمیز ۳. گزافه، اراجیف، گفتار بیهوده ۴. حادثه عظیم ۵. بلایا، سوانح