سیهروفرهنگ مترادف و متضاد۱. سیاهرو، بیآبرو، بیعزت، رسوا، ننگآور ۲. شرمنده، خجلتزده، شرمسار ≠ سرفراز، مفتخر
تیپفرهنگ مترادف و متضاد۱. یگان نظامی، سه گردان ۲. جنس، صنف، سنخ، نوع ۳. گروه ۴. نمونه ۵. وضع ظاهر، سرووضع، شیوه لباس پوشیدن
تفرج کردنفرهنگ مترادف و متضادتفریح کردن، به تماشا رفتن، سیر کردن، به گردش رفتن، به گلگشت رفتن، گردش کردن، گشتن، سیروسیاحت کردن
دورفرهنگ مترادف و متضاد۱. چرخه، سیر، سیکل، گردش، مدار ۲. دوره، زمان، عصر، عهد، موسم، نوبت ۳. اطراف، پیرامون، محیط