سیرفرهنگ مترادف و متضاد۱. بیزار، گریزان، متنفر، نفور ≠ راغب ۲. زده، دلزده، وازده ≠ مشتاق، امیدوار ۳. اشباع، خشنود، سیراب، قانع ≠ گرسنه ۴. پررنگ، تند، تیره ≠ کمرنگ ۵. پر، مشبع ۶. ثوم ۷
سیرفرهنگ مترادف و متضاد۱. حرکت، دور، دوران، گردش ≠ سکون ۲. تفرج، تماشا، سیاحت، گشت، مسافرت ۳. تتبع، مطالعه، بررسی وتفحص ۴. سلوک ۵. حرکت کردن، گردش کردن ۶. جابهجایی
سیر شدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. بیزار شدن، نفرتزده شدن، بیمیل شدن، بیرغبت گشتن، ملول گشتن، متنفر شدن، دلزده شدن ≠ راغبگشتن، مشتاق شدن ۲. خسته شدن ۳. دستکشیدن، رها کردن، گریزان شدن ۴. اشباع
سیرتفرهنگ مترادف و متضاد۱. خلق، خو، سرشت، نهاد ≠ صورت ۲. سنت، سیره، عادت ۳. روش، طریقه، قاعده ۴. مذهب، مسلک