سیاهدلفرهنگ مترادف و متضاد۱. بیرحم، تیرهجان، تیرهضمیر، تیرهدل، سنگدل، قسیالقلب، قسی، گمراه ۲. بددل، بدگمان، ظنین
سیاهفرهنگ مترادف و متضاد۱. اسود، اغبر، تاریک، تیره، قره، کبود، کمرنگ، مشکی ≠ سپید، سفید ۲. برده، غلام، کاکاسیاه ۳. سیاهپوست ≠ سفیدپوست ۴. بدیمن ۵. بیارزش، پشیز ۶. غمانگیز، ملالتبار
سایهفرهنگ مترادف و متضاد۱. شبح، ظل، نسار، نش ۲. پناه، حمایت ۳. توجه، عنایت ۴. اثر، تاثیر، نتیجه ۵. نفوذ ۶. حشمت، بزرگی، جلال ۷. غیرواقعی، صوری ۸. وهمی، موهوم ۹. نقاطتیرهتر (در نقاشی)
سایه افکندنفرهنگ مترادف و متضاد۱. سایه کردن، سایه گستردن، سایه انداختن ۲. مستولیشدن، چیره شدن، حکمفرما شدن ۳. التفات کردن، توجه کردن، عنایت کردن
سایه گستردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. سایه افکندن، سایه انداختن، سایه کردن ۲. پوشاندن، پنهان کردن ۳. تحت حمایت قراردادن
چمفرهنگ مترادف و متضاد۱. خرام، نازخرام ۲. راه، روش، شیوه، طرز، ۳. قلق، لم، فوتوفن، شگرد ۴. رگ خواب، نقطه ضعف ۵. سبب، جهت، دلیل، انگیزه، علت ۶. داب، عادت ۷. بزه، تقصیر، جرم، گناه ۸. س
حسابفرهنگ مترادف و متضاد۱. آمار، شمارش، شماره، شمار ۲. اندازه، تعداد، حد، عده ۳. سیاهه، بیلان ۴. محاسبه، شمردن ۵. ریاضی ۶. بدهی، قرض ≠ طلب، بستانکاری ۷. صورت حساب ۸. تخمین، برآورد ۹. ق