سعادتفرهنگ مترادف و متضادبختیاری، برکت، بهروزی، بهی، خجستگی، خوشبختی، خوشی، خیر، فلاح، کامرانی، نیکبختی، نیکروزی ≠ ادبار، شقاوت، نحوست
سعادتمندفرهنگ مترادف و متضادبختیار، خوشبخت، سعید، کامکار، کامیاب، نیکبخت ≠ بیاقبال، بیطالع، شوربخت ≠ شقی، شقاوتمند
سیاحت کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. جهانگردی کردن، گردشگری کردن، آفاقپوییدن، آفاقپویی کردن ۲. سیروسفر کردن ۳. نگاه کردن، دیدن ۴. گردش کردن
خواجگیفرهنگ مترادف و متضاد۱. آقایی، بزرگی، ریاست، سروری، سیادت ۲. دولتمندی ۳. اخته، مقطوعالنسل ≠ بندگی