سگالشفرهنگ مترادف و متضاد۱. اندیشه، فکر ۲. چارهجویی ۳. اندیشه بد کردن ۴. پنداشتن ۵. خصومت ورزیدن، دشمنی کردن ۶. چارهجویی کردن
سگیفرهنگ مترادف و متضاد۱. نامردمی ۲. درندگی، ددخویی، هاری، درندهخویی ۳. پرخاشگری ۴. مربوط به سگ ۵. درخور سگ ۶. بسیار بد، ناگوار
سگسارفرهنگ مترادف و متضاد۱. سگوار، پاچهگیر ۲. سگسر ۳. آزمند، آزور، حریص، طماع ≠ قانع، خرسند ۴. دنیاپرست، مادی