ستیزیدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. ستیزه کردن، جدال کردن، جنگ کردن ≠ سازش کردن، آشتی کردن ۲. دشمنی ورزیدن ۳. ناسازگار بودن، ناسازگاری کردن، لجاجت ورزیدن ≠ سازگارشدن
ساییدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. سابیدن، سودن ۲. خرد کردن، کوبیدن، نرم کردن ۳. سوهان زدن، صیقلی کردن ۴. زدودن ۵. جلا دادن، صیقلدادن ۶. مالیدن
ستیهیدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. ستیز کردن، ستیزیدن، لجاج کردن، ستهیدن، جدال کردن ۲. نافرمانی کردن، گردنکشی کردن ≠ مطیع بودن
ستیهیدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. ستیز کردن، ستیزیدن، لجاج کردن، ستهیدن، جدال کردن ۲. نافرمانی کردن، گردنکشی کردن ≠ مطیع بودن
مبارزه کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. جنگیدن، رزمیدن ۲. فعالیت سیاسی کردن، ستیز کردن، ستیزیدن ۳. تلاش کردن، کوشیدن ۴. مسابقه دادن
مجادله کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. نزاع کردن، جنگیدن، ستیزیدن، دعوا کردن، ستیز کردن ۲. جدل کردن، مباحثه کردن ۳. دشمنی کردن، خصومت ورزیدن
مشاجره کردنفرهنگ مترادف و متضاددعوا کردن، نزاع کردن، جر کردن، جدال کردن، ستیزیدن ≠ سازش کردن، مصالحه کردن
مشاجرهفرهنگ مترادف و متضاد۱. اختلاف، بگومگو، جدال، جدل، جنگ، دعوا، ستیز، ستیزه، ستیزگری، کشمکش، نزاع ۲. ستیزیدن، نزاع کردن ≠ مصالحه