سکونفرهنگ مترادف و متضاد۱. ایستایی، توقف، ثبات، خموشی، رکود، فترت، وقفه ≠ تحرک ۲. آرام، آرامش، آسایش، قرار ۳. آرمیدن، قراریافتن
ستونفرهنگ مترادف و متضاد۱. تیرک، استوانه، رکن، عماد، عمود، قایمه، جرز ۲. گروه، دسته، صف، ردیف (نظامی)
سکوتفرهنگ مترادف و متضاد۱. خاموشی، خموشی، صمت ≠ هیاهو، غوغا، جاروجنجال ۲. آرامش، سکون ۳. خاموش ماندن، خاموش شدن، دمفروبستن
ماوا کردنفرهنگ مترادف و متضادجا گرفتن، اقامت کردن، مقیم شدن، اقامت کردن، سکونت کردن، سکنا گزیدن، ماوا یافتن