سازگاریفرهنگ مترادف و متضاد۱. تحمل، سازش، موالفت، مماشات، موافقت ۲. توافق، تناسب، سازواری ۳. همآوازی، همآهنگی، همخوانی، همنوایی ≠ ناسازگاری ۴. خرسندی، قناعت
سازگاری داشتنفرهنگ مترادف و متضاد۱. همآهنگی داشتن، سازگاری داشتن، موافق بودن ≠ ناهمآهنگ بودن ۲. همدل بودن، مماشات کردن، سازش کردن، توافق داشتن ≠ ناسازگاریداشتن ۳. تناسب داشتن، همخوانی داشتن ≠ ن
سپوزکارفرهنگ مترادف و متضادبیقید، پشتگوشانداز، تنبل، مماطلهکار ≠ متعهد، مسئول، وظیفهدان، وظیفهشناس، زرنگ
سازگاری داشتنفرهنگ مترادف و متضاد۱. همآهنگی داشتن، سازگاری داشتن، موافق بودن ≠ ناهمآهنگ بودن ۲. همدل بودن، مماشات کردن، سازش کردن، توافق داشتن ≠ ناسازگاریداشتن ۳. تناسب داشتن، همخوانی داشتن ≠ ن
تناسبفرهنگ مترادف و متضاد۱. خویشاوندی، سازگاری، سنخیت، مناسبت، نسبت، وفاق، همآهنگی ۲. نسبت داشتن، خویش بودن ۳. متناسب بودن، برازیدن ≠ ناسازگاری، ناهماهنگی