5 مدخل
محافظ ساختن، پناه قرار دادن، سپر ساختن ≠ سپرافکندن
۱. اسپر، درق، درقه، مجن ۲. محافظ ۳. ضربهگیر ۴. حائل، مانع، حفاظ
۱. سپرافکندن ۲. فرار کردن، رو به فرار نهادن، گریختن ۳. تسلیم شدن
کلاهخود، کلاه فلزی، مغفر، کلاهجنگی ≠ زره، سپر
۱. تارک، سر، فرق سر، هباک ۲. ذروه، راس، قله ۳. پیشانی، جبهه ۴. جنه، سپر