سپریفرهنگ مترادف و متضاد۱. پایانیافته، بهآخررسیده، طی، گذشت ۲. محو، معدوم، نابود، نیست ≠ هست ۳. پایمال
سپری شدنفرهنگ مترادف و متضادپایان یافتن، گذشتن، منقضی شدن، تمام شدن، به اتمامرسیدن، گذشتن، طی شدن، به سررسیدن ≠ شروع شدن
سپری کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. بهپایانرسانیدن، به اتمام رسانیدن، تمام کردن، گذراندن، طی کردن، سر کردن ۲. معدوم کردن، نابود ساختن، نابود کردن ۳. پایمال کردن
ساریفرهنگ مترادف و متضاد۱. شایع، واگیر، سرایتکننده ۲. جاری، روان ≠ راکد ۳. نافذ ۴. سار، سارنگ ۵. فوطه، چادر، پوشش، جامه (زنانهندی)
منقضی شدنفرهنگ مترادف و متضادسپریشدن، گذشتن، به سر رسیدن، پایان یافتن، سرآمدن، انقضا یافتن، خاتمه یافتن ≠ شروعشدن
طی شدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. سپری شدن، پیموده شدن ۲. گذشتن ۳. پایان یافتن، انجامگرفتن ۴. قطع شدن، قطعی شدن
مرور کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. گذشتن، سپری شدن، عبور کردن ۲. یادآوری کردن، بهخاطر آوردن ۳. مطالعه اجمالی کردن، از نظرگذرانیدن ۴. تکرار کردن