سورفرهنگ مترادف و متضاد۱. بزم، جشن، عروسی، عیش ≠ عزا، ماتم ۲. میهمانی، ولیمه ۳. ختنهسوران ۴. عروسی ۵. بارو، باره، حصار ۶. اسب سرخرنگ ۷. سول ۸. پاسور ۹. بردنورق ۱۰. اپراتورهای منطقی (ه
سوریفرهنگ مترادف و متضاد۱. گلسرخ، گلمحمدی ۲. منسوب به سور ۳. بزمی، بزمرو، سورچران، مدعو به عروسی ۴. اهل سوریه
سوراخفرهنگ مترادف و متضاد۱. رخنه، سوفار، شکاف، فرج ۲. ترک، ثقبه، ثلمه، روزن، روزنه، منفذ ۳. مجرا ۴. لانه ۵. چاله، حفره، گودال ۶. غار، مغاک، نقب ۷. بیغوله، گوشه پرت و دور افتاده ۸. پستو،
سوریفرهنگ مترادف و متضاد۱. گلسرخ، گلمحمدی ۲. منسوب به سور ۳. بزمی، بزمرو، سورچران، مدعو به عروسی ۴. اهل سوریه