سودافرهنگ مترادف و متضاد۱. تجارت، دادوستد، معامله ۲. تندخویی، تندمزاجی، عصبیت ۳. اگزما، جرب، حکه، گری ۴. اندیشه، خیال ۵. مالیخولیا، وسواس ۶. اشتیاق، عشق، هوس، میلشدید، میل ۷. اندیشه بی
سودا پختنفرهنگ مترادف و متضادخیالپردازی کردن، آرزوی دورودراز داشتن، خیال باطل داشتن، سودا پیمودن، اندیشه بیهودهدر سر پروردن، خیال پختن
سودا کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. معامله کردن، خریدوفروش کردن، دادوستد کردن، دادنو گرفتن ۲. تندی کردن ۳. خشمگین شدن
سودازدهفرهنگ مترادف و متضاد۱. خیالزده، خیالی، آشفته، شیفته، سودایی، مالیخولیایی ۲. دیوانه، مجنون ≠ عاقل ۳. عاشق ≠ معشوق
سودا پختنفرهنگ مترادف و متضادخیالپردازی کردن، آرزوی دورودراز داشتن، خیال باطل داشتن، سودا پیمودن، اندیشه بیهودهدر سر پروردن، خیال پختن
سودازدهفرهنگ مترادف و متضاد۱. خیالزده، خیالی، آشفته، شیفته، سودایی، مالیخولیایی ۲. دیوانه، مجنون ≠ عاقل ۳. عاشق ≠ معشوق
سوداییفرهنگ مترادف و متضاد۱. دیوانه، مجنون ۲. سودازده، شیدا، شیفته، عاشق ۳. مالیخولیایی ۴. سوداوی ≠ صفراوی، دموی ۵. اگزمایی، گر