ستهندهفرهنگ مترادف و متضاد۱. ستیزهجو، ستیزهکار ۲. خودرای، خودکامه، مستبد ≠ مصلح، آشتیجو، آشتیطلب ۳. لجوج، یکدنده
ادیبفرهنگ مترادف و متضادادبشناس، بافرهنگ، دبیر، سخندان، سخنسنج، سخنشناس، سخنفهم، شاعر، فرهنگپرور، فرهیخته، نویسنده