سهلانگارفرهنگ مترادف و متضادآسانگیر، بیمبالات، سهلگیر، مسامح، مسامحهکار، ، لاابالی، لاقید، ولنگار ≠ سختگیر، سور
سهلانگاریفرهنگ مترادف و متضادآسانگیری، تسامح، تغافل، تهاون، غفلت، کاهلی، لاابالیگری، لاقیدی، ولنگاری ≠ دقت، سختگیری
سهلفرهنگ مترادف و متضاد۱. آسان، ساده، میسر ≠ بغرنج، دشوار، صعب، غامض، مشکل ۲. نرم، روان ۳. هموار ۴. کوچک، ناچیز، کماهمیت ۵. اندک، کم
سرسریفرهنگ مترادف و متضاد۱. بیدقت، سهلانگار، مسامح ۲. سهلانگارانه، تسامحآمیز ۳. بیاساس، نسنجیده، بیپایه ≠ سنجیده ۴. سطحی ≠ عمقی ۵. بیتامل ۶. بیهوده، یاوه ۷. سبکسرانه