معنی سمت | واژه یاب

جست‌وجوی دقیق

۱. جانب، جهت، سو، طرف، ناحیه ۲. صورت، فرم، هیئت

۱. شغل، عنوان، مقام، منصب ۲. نشان، علامت، اثر داغ، داغجا

۱. رشته، عقد، گردنبند ۲. رده، رسته

خاموشی، خموشی، سکوت ≠ گویایی

موضعگیری

جهت دادن

۱. پردهپوش، پوشاننده، پوشنده، رازپوش، سرپوش ۲. پوشش ۳. عیبپوش ≠ پردهدر، افشاگر

۱. استاندار، والی ۲. شهربان، حاکم

آذوقه، ارزاق، جیره، خواربار، نفقه

۱. به سمت، به سوی، به طرف، به مقصد ۲. برای، به قصد، به منظور ۳. با، بوسیله ۴. سوگند به، قسم به

سو، سمت، جانب، طرف، جهت

۱. سمت چپ ۲. گمراهی

۱. بالا، سمت بالا ≠ پایین دست ۲. سرکرده، رئیس، مافوق، برتر

پهلو، جهت، سمت، سو، طرف، عرض، کرانه، کران، کنار، ناحیه، ور