سلکفرهنگ مترادف و متضاد۱. راه، طریق ۲. حلقه، زمره، گروه ۳. رشته، ریسمان، نخ ۴. رده، صف، قطار ۵. طریقه، روش، شیوه ۶. آبراهه، ناودان
تصوففرهنگ مترادف و متضاد۱. سلوک، عرفان ۲. پشمینهپوشی، درویشی، صوفیگری، قلندری ۳. حکمت، عرفان ۴. طریقت
سازش داشتنفرهنگ مترادف و متضادهماهنگبودن، توافق داشتن، سلوک کردن، مدارا کردن، سازگار بودن ≠ ناسازگار بودن
برخوردفرهنگ مترادف و متضاد۱. تماس، دیدار، ملاقات ۲. رفتار، سلوک، معامله ۳. اصابت، التقا، تلاقی ۴. زدوخورد ۵. مشاجره (لفظی)، درگیری ۶. اصطکاک ۷. تصادم، تصادف ۸. شیوه رفتار
حلقهفرهنگ مترادف و متضاد۱. انجمن، جرگه، سلسله، سلک، گروه، مجمع، محفل، مدار، معشر ۲. چنبر، چنبره، دایره، دور، گرد، مدور ۳. انگشتری ۴. ربقه ۵. چین و شکن، پیچ و تاب ۶. گوشواره ۷. زنجیر