سلطانفرهنگ مترادف و متضاد۱. امیر، پادشاه، خدیو، خلیفه، شاه، شهریار، فرمانروا، ملک ۲. سلطه، فرمانروایی، قدرت ۳. سروان، صاحبمنصب ۴. بزرگ، سرور، سرکرده، رئیس
سامانفرهنگ مترادف و متضاد۱. خطه، سو، قلمرو، کران، مرز، حد، سرحد، ناحیه، منطقه ۲. ابزار، اثاث، اسباب، وسایل ۳. انتظام، ترتیب، نظام، نظم ۴. خانمان، ماوا، محل، مقام، مکان، منزل ۵. کالا، مت
خدافرهنگ مترادف و متضاد۱. آفریدگار، الله، اهورامزدا، ایزد، پروردگار، خالق، خداوند، دادار، رب، کردگار، یزدان ≠ بنده، عبد، مخلوق ۲. سلطان، پادشاه، امیر، خدیو ۳. مالک، صاحب ۴. استاد
ابزارفرهنگ مترادف و متضادآلت، اثاث، ادات، ادوات، اسباب، افزار، دستگاه، سامان، ماشین، مایه، وسایل، وسیله
اسبابفرهنگ مترادف و متضادآلات، آلت، ابزار، اثاث، برگ، بساط، تجهیزات، جمعیت، دستگاه، رخت، سامان، شرایط، علل، لوازم، وسایل، وسیله
دستگاهفرهنگ مترادف و متضاد۱. آلت، ابزار، اسباب، سامان ۲. بساط ۳. جهاز، سیستم ۴. مجموعه ۵. آپارات، ماشین ۶. ساز، نوا ۷. تجمل، جاه، جلال ۸. مایه ۹. ثروت، سرمایه ۱۰. واحد
برگفرهنگ مترادف و متضاد۱. صفحه، فیش، ورق، ورقه ۲. اسباب، دستگاه، ساز، سامان، نوا ۳. آذوقه، توشه ۴. آهنگ، عزم، قصد ۵. تمایل، رغبت، میل ۶. التفات، پروا، توجه ۷. نغمه ۸. تاب، توان، طاقت،