معنی سلاح با-هوش

جست‌وجوی مشابه

تفنگ، جنگافزار، ابزارجنگ

۱. خونریز، سفاک ≠ عطوف، باعاطفه، رحیم ۲. بخشنده ≠ لئیم ۳. سخنور، فصیح

۱. زنا ۲. رابطه نامشروع

۱. پوستکن، قصاب ۲. جلاد، قاتل

۱. تحیت، تهنیت، درود، درودگویی ۲. تندرستی، سلامت ۳. تعظیم، کرنش ۴. احترام (نظامی) ۵. مراسم اعیاد ۶. ذکر

سلاح پوشانیدن، مسلح کردن ≠ خلع سلاح کردن

اسلحه، جنگافزار، سلاح، مسلسل

۱. پولاد، چدن، حدید ۲. زنجیر، سلاح

۱. گوی لاستیکی ۲. گلوله ۳. آتشبار، سلاح جنگی، جنگافزار سنگین ودور برد ۴. طاقه ۵. تشر، معاتبه

۱. اسلحه، جنگافزار، سلاح ۲. بهانه، دستاویز، مستمسک ۳. ابزاررویارویی