سایرفرهنگ مترادف و متضاد۱. دگر، دیگر، غیر ≠ همان، همین ۲. روان، ساری، سیرکننده ۳. باقی، بقیه، جمیع، همه ۴. رایج، متداول، جاری
سفر کردنفرهنگ مترادف و متضادمسافرت کردن، مسافرت رفتن، سفر رفتن، کوچیدن، مهاجرت کردن، هجرت کردن ≠ مقیم شدن
سعیرفرهنگ مترادف و متضاد۱. آتش افروخته، زبانهآتش، آتش دوزخ، شعله آتش ۲. زبانه، شعله ۳. جهنم، دوزخ ≠ جنت، فردوس
صاحبخبرفرهنگ مترادف و متضاد۱. آگاه، مخبر، مطلع ۲. خبرگزار، خبرنگار، منهی ۳. حاجب، معرف ۴. ایلچی، پیک، رسول، سفیر