سازندگیفرهنگ مترادف و متضاد۱. آبادسازی، عمران ۲. ابداع، اختراع ۳. آفرینش، خلق ۴. خلاقیت ۵. جعل ۶. نوازندگی
سازندگی کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. آباد کردن، عمران کردن، آباد ساختن ≠ تخریب کردن، ویران کردن ۲. ایجاد کردن، ساختن ۳. نوازندگی کردن، نواختن، خنیاگری کردن
سازندهفرهنگ مترادف و متضاد۱. صانع ۲. بنا، معمار ۳. آبادگر ۴. مبدع، مبتکر، مخترع ۵. خلاق ۶. آفرینشگر، پدیدآوردنده ۷. کارساز، گرهگشا ۸. مفید، سودمند ۹. جاعل ۱۰. نوازنده ۱۱. تنظیمکننده
سرزندهفرهنگ مترادف و متضاد۱. بانشاط، دلبهنشاط، زندهدل، سرحال، سرخوش ≠ افسرده، بیدل و دماغ، پکر، گرفته، دلمرده ۲. سرحلقه، سرخیل، سردسته، سلسلهجنبان
سرزنشفرهنگ مترادف و متضادبدگویی، بیغاره، پیغاره، تعنت، تقبیح، تشنیع، تقریع، سرکوفت، شماتت، شنعت، طعن، طعنه، عتاب، قدح، لوم، مخالفت، مذمت، معاتبت، معاتبه، ملام، ملامت، نکوهش ≠ تمجید، ستا
خطابآمیزفرهنگ مترادف و متضادسرزنشآلود، سرزنشآمیز، عتابگونه، مواخذهوار، سرزنشبار، عتابآلود، بازخواستگونه
سرزنشآلودفرهنگ مترادف و متضادسرزنشبار، سرزنشآمیز، طعنآمیز، توبیخآمیز، طعنهآمیز، ملامتبار ≠ تحسینآمیز، ستایشآمیز
سرکوفت زدنفرهنگ مترادف و متضادسرزنش کردن، شماتت کردن، ملامت کردن، نکوهیدن، نکوهش کردن ≠ تمجید کردن، تحسین کردن، تشویق کردن