سزاوارفرهنگ مترادف و متضاد۱. اهل، جدیر، حری، شایان، سزامند، شایسته، شایگان، صلاحیتدار، قابل، لایق، مستحق، مستعد، منبغی ≠ بیصلاحیت، نالایق ۲. صواب، فراخور، مستوجب ≠ ناسزاوار ۳. برازنده، د
سازگارفرهنگ مترادف و متضاد۱. آمیزگار، خوشمعاشرت، ملایمطبع ۲. بساز، جور، سازوار، قانع، خرسند، کوک، متجانس ≠ ناسازگار، نامتجانس ۳. مساعد، مناسب، موافق ۴. همآهنگ، همآواز ≠ ناهمآهنگ ۵. گوارا
شایگانفرهنگ مترادف و متضاد۱. سزاوار، شایسته ۲. فراوان ۳. خزانه، خزینه، گنج ۴. عریض، فراخ، وسیع ۵. شاهوار ۶. بیگار، بیگاری