سرفرهنگ مترادف و متضاد۱. تارک، راس، فرق، کله، مخ ≠ پا، ته ۲. چکاد، قله، نوک ≠ دامنه ۳. در، درپوش، دهانه، سرپوش ۴. بالا ≠ پایین ۵. بزرگ، پیشوا، رئیس، سرور ۶. برتر، والاتر ۷. قصه، آهنگ
چلهفرهنگ مترادف و متضاد۱. اربعین، چهلم ۲. ریاضتچهل روزه، چلهنشینی ۳. سردترین چهل روززمستان ۴. گرمترین چهل روز تابستان ۵. تار ۶. زهکمان، وتر، زه ۷. اربعین، چهلم ۸. اعتکاف، چلهنشینی، عز
سر برآوردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. سربلند کردن ۲. سر برداشتن ۳. بالا آمدن، طلوع کردن ۴. ظاهر شدن، نمایان شدن، خود رانشان دادن ۵. مرتفع شدن، بلند شدن ۶. برخاستن ۷. روییدن، سبز شدن، دمیدن ۸. بال