سر کشیدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. سرککشیدن، سر درآوردن ۲. سر زدن، سرکشی کردن ۳. نوشیدن، آشامیدن (یکباره) ۴. بالارفتن
سبکفرهنگ مترادف و متضاد۱. خفیف، کموزن ≠ ثقیل، سنگین، گران، وزین ۲. لطیف ۳. بیوقار، بیوقر، جلف ≠ موقر ۴. سبکبار ۵. بیغم، راحت ۶. شتابان، به سرعت، بلافاصله، فورتند، زود، سریع ۷. نازک ۸.
بالا انداختنفرهنگ مترادف و متضاد۱. نوشیدن، آشامیدن، سر کشیدن، بالا رفتن ۲. خوردن، بالاکشیدن ۳. به سوی بالا بردن
بالا رفتنفرهنگ مترادف و متضاد۱. افزایش یافتن، افزوده شدن ۲. ترقی کردن ۳. ساخته شدن، برافراشته شدن ۴. سر کشیدن، نوشیدن
بر کشیدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. خارج کردن، درآوردن ۲. کشیدن ۳. سر دادن، برآوردن ۴. بالا بردن ۵. ترقی دادن، بلندمرتبه گردانیدن، ارتقا مقام دادن ۶. برگرفتن، کنار زدن ۷. برافراشتن، بلند کردن ۸
سرخ شدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. قرمز شدن، به رنگ سرخ درآمدن ۲. خجالت کشیدن ۳. خشمگین شدن ۴. برشته شدن، تفتیدن، تفتهشدن
سر برآوردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. سربلند کردن ۲. سر برداشتن ۳. بالا آمدن، طلوع کردن ۴. ظاهر شدن، نمایان شدن، خود رانشان دادن ۵. مرتفع شدن، بلند شدن ۶. برخاستن ۷. روییدن، سبز شدن، دمیدن ۸. بال