17 مدخل
آل، سرابه، شورهزار، کوراب ≠ چشمه
نافرمانی کردن، سرباز زدن، تمرد کردن، سر برتافتن
آلغونه، بزک، سرخی، غازه، گلغونه، گلگونه
دخمه، زیرزمینی، سردابه، سمجح
روژ، سرخاب، گلگونه
زیرزمینی، سرداب، گودال، گورستان
۱. سرتابیدن، نافرمانی کردن ۲. اعراض کردن، تمرد کردن، اعراض کردن
۱. سرخاب، گلگونه ۲. آوا، آواز، صدا ۳. گوه