سرشارفرهنگ مترادف و متضادآکنده، انباشته، پر، سیراب، فایض، فیض، لبالب، لبریز، مالامال، مشحون، ممتلی، مملو ≠ تهی
سرگرانفرهنگ مترادف و متضاد۱. رنجیده، سرسنگین، قهر ۲. خودپسند، متکبر ۳. ناخشنود، نارضا، ناراضی ≠ خرسند، خشنود ۴. بیاعتنا ۵. خشمناک، خشمگین، عصبانی
بازی دادنفرهنگ مترادف و متضاد۱. سرگرم ساختن، غافل نگاه داشتن، مشغول ساختن ۲. فریب دادن، گول زدن، نیرنگ زدن ≠ بازیخوردن
تفریح کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. سرگرمشدن، تفنن کردن، وقتگذرانی کردن ۲. لذتبردن، شادمانی کردن، خوشی کردن، فرحناکشدن ۳. گردش کردن، تفرج کردن