سرشتفرهنگ مترادف و متضاد۱. آفرینش، خلقت، ۲. آمیزه ۳. اصل، جنس، خمیره ۴. جنم، خلقوخو، خو، ضریبه، ذات ۵. سجیه، سیرت ۶. شمال، طبع، طبیعت، طینت، غریزه، فطرت، جبلت ۷. مزاج، نهاد ۸. خمیرمایه
سرشتنفرهنگ مترادف و متضاد۱. آغشتن، آمیختن، خمیر کردن، مخلوط کردن، ممزوج کردن ۲. آفریدن، خلق کردن ۳. ورز دادن
طبیعتفرهنگ مترادف و متضاد۱. آفرینش، اصل، حالت، خاصه، خلق، خلقت، خمیره، خوی، ذات، سرشت، طبع، عادت، غریزه، فطرت، مزاج، منش، نهاد ۲. جهان، عالم، دنیا ۳. روزگار، دهر
خمیرهفرهنگ مترادف و متضاد۱. ذات، سرشت، طبیعت، طینت، نهاد ۲. جوهر، جوهره ۳. مایه ۴. اساس، رکن ۵. ترکیب