معنی سرخوش | واژه یاب

جست‌وجوی دقیق

۱. تردماغ، خوشحال ۲. سردماغ، سرزنده ۳. بانشاط، شاد ۴. سرمست، شنگول، لول، مخمور، مست، مسرور، ملنگ، نشئه ≠ خمار

سرمستی، سرور، شادمانی، شادمانگی، مستی، نشاط، نشئگی ≠ خماری

۱. خودسر ۲. خودسرانه ۳. خودمختار، مستقل

حرمان، دلزدگی، واخوردگی، وازدگی، یاس

۱. اقبال، بخت، تقدیر، طالع، قدر، قسمت، قضا، مقدر، نصیب ۲. سرگذشت، ماجرا ۳. سرانجام، عاقبت

نقشپرداز، تاثیرگذار، نقشآفرین، مهم، موثر

سرخوش، سرمست، سکران، کچول، مست، نشئه ≠ خمارزده، مخمور

سرخوشی، سرمستی، کیفوری، نشئگی ≠ بیحالی

۱. سرخوش ۲. کچول، کیفور، لول، ملنگ ۳. شاد، شادمان، مسرور، میزده، نشئه ۴. مخمور ≠ خمار ۵. مغرور، فخور، خودپسند

۱. سرخوش شدن، نشئه شدن ۲. کیفور شدن، ملنگ شدن ۳. شادمان گشتن، پرنشاط شدن

۱. سرخوش کردن، نشئه کردن ۲. از خودبیخود کردن ۳. مست کردن، میزده کردن ۴. شادمان کردن، پرنشاط کردن ۵. مغرور ساختن