رسیدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. آمدن، واردشدن ۲. اتصال، نیل، وصول ۳. پختن، کاملشدن، نضج ۴. سرآوری کردن، مراقبت کردن، مواظبت کردن ۵. فرصت کردن، مجالیافتن ۶. وقوع
سالاریفرهنگ مترادف و متضاد۱. ریاست، سروری، مهتری ۲. سرداری، فرماندهی ۳. حکومت ۴. پادشاهی، سلطنت ۵. پیری، سالمندی، کهنسالی