سخیفرهنگ مترادف و متضادبخشنده، بلندهمت، جواد، جوانمرد، راد، سخاوتمند، کریم، گشادهدست، لوطی، مکرم، نبیل، واهب، وهاب ≠ خسیس
سیاسفرهنگ مترادف و متضاد۱. سائس، سیاسی، سیاستمدار، مدیر ≠ بیسیاست ۲. سیاستدان، سیاستشناس ۳. حسابگر ۴. حیلهگر ۵. سیاستکننده، تنبیهکننده
حاکمفرهنگ مترادف و متضاد۱. آمر، داور، دیان، سائس، صاحباختیار، عامل ۲. ساتراب، شهربان، استاندار، امیر، پیشوا، حکمران، شاه، فرماندار، فرمانروا، والی ۳. برنده، حقدار ≠ محکوم ۴. چیره، مسلط
فقیرفرهنگ مترادف و متضادبیچاره، بینوا، تنگدست، تهیدست، بدبخت، درویش، سائل، غریب، کمبضاعت، گدا، محتاج، مسکین، مفلس، ندار، نیازمند ≠ غنی