ستهندهفرهنگ مترادف و متضاد۱. ستیزهجو، ستیزهکار ۲. خودرای، خودکامه، مستبد ≠ مصلح، آشتیجو، آشتیطلب ۳. لجوج، یکدنده
ستیهیدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. ستیز کردن، ستیزیدن، لجاج کردن، ستهیدن، جدال کردن ۲. نافرمانی کردن، گردنکشی کردن ≠ مطیع بودن