معنی ستایشگر | واژه یاب

جست‌وجوی دقیق

آفرینگو، ثناخوان، ستاینده، مداح، مدحخوان، مدحگستر، مدحگوی، منقبتخوان ≠ نکوهشگر

آرامشطلب، آشتیخواه، صلحجو ≠ جنگطلب

آفرین، تحسین، تعریف، تقدیر، تمجید، ثنا، حمد، مدح، مدیح، مدیحه، مرحبا، منقبت ≠ قدح، نکوهش

۱. تحسین کردن، ستودن ≠ نکوهیدن، نکوهش کردن ۲. ثنا گفتن، مدح کردن، تمجید کردن ≠ نکوهیدن، نکوهش کردن، قدح گفتن، هجو کردن

تحسینبرانگیز، ستودنی، درخورتحسین، ستایشبرانگیز

تحسینآمیز، مدحآمیز ≠ قدحآمیز، نکوهشبار، ملامتبار

ستایشگر، مدحکننده، آفرینگو، مداح ≠ قادح

ستایشگر، مداح، مدحخوان، مدحتگو، مدحتخوان، مدحتسرا، مدیحهسرا، مدحگستر، مناقبتخوان ≠ هجوگو

ثناخوان، ستایشگر، مدیحهسرا، مدیحهگو، مدح کننده ≠ هجاگو

آفرینسرا، ستایشگر، مداح، مدیحهگو ≠ هجاگو

ثناخوانی، ستایشگری، مدیحهسرایی، مدیحهگویی ≠ هجویهگویی