2 مدخل
۱. سامانیافتن، منظم شدن ۲. ازدواج کردن ۳. آرامشیافتن
۱. آراسته، آماده ۲. بقاعده ۳. سامانیافته، مرتب، منتظم، منظم ≠ نابسامان