معنی ساربان | واژه یاب

جست‌وجوی دقیق

ساروان، شتردار، شتربان، قافلهسالار ≠ کاروانی

ساروانی، شتربانی، قافلهسالاری، شترداری

ساربان، شتربان، قافلهسالار ≠ کاروانی

۱. آفتابگردان، سایهپوش، سایهگاه، آلاچیق، سایهبان، سایهوان، شامیانه، چتر، سایهپوش، سایهگاه، عرش، نش ۲. چادر، شامیانه، سراپرده، خیمه

ساربان، شتربان، قافلهسالار ≠ کاروانی

ساربان، ساروان

۱. ساربان، ساروان، قافلهباشی، قافلهدار، قافلهکش، کاروانسالار ۲. رهنما، هادی

جلودار، ساربان، ساروان، قافلهسالار، کاروانکش، نقیب

سایبان، کپر، کومه