20 مدخل
امان، زنهار
پناهجو، پناهخواه، متوسل، ملتجی
۱. پناه، زینهار ۲. امان، مهلت
فئودال، ملاک، دهقان
پناهجو، زنهاری، زینهاری، متحصن، ملتجی
پناهجو، پناهنده، زینهاری
پناهخواستن، پناهجویی کردن، پناه آوردن، پناهندهشدن، زینهار خواستن
۱. تقبل، ضمان، ضمانت، عهده، کفالت ۲. پیمان، عهد ۳. زینهار